لقب دادن به کودکان؛ خوب یا بد؟ / اثرات منفی برچسب زدن به کودکان
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۰۴۵۱
لقب دادن را آموزش ندهید به دلیل لقب دادن، کودک را تنبیه نکنید القابی که هرگز برای فرزندتان نباید استفاده کنید اسامی بد و خوب را برای کودک مشخص کنید • زبان خود را تغییر دهید. • انتظار نداشته باشید فرزندتان شما را متعجب کند. • مدافع رشد و تکامل فرزندتان باشید. • موقعیتشناس باشید.
به گزارش اقتصاد آنلاین، القاب بد در کودکان ترور شخصیت و تنبیه بدنی ستیزه جویی به دنبال دارد با این بخش همراه باشید تا با عوارض لقب دادن به کودکان آشنا شوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین مسئله در تحقیر جسم، تفکر مقایسه است. باید به تدریج و آرام آرام از این تفکر دوری کنیم و آن را کنار بگذاریم .یکی از انواع تحقیر جسم ، لقب دادن به کودک است . خصوصیات جسمی کودکان را لقب ندهید ، حتی به شوخی . از زبان نیشدار استفاده نکنید و آن را شوخی قلمداد نکنید . مهم نیست که فرد هنگام شوخی قصدی دارد یا ندارد ، مهم آزاری است که از طریق این شوخی ها انتقال می یابد.
نه جسم بچه ها را تحقیر کنید و نه اجازه دهید که جسم بچه ها را تحقیر کنند و لقب بدهند. کودک زیر 6 سال درک انتزاعی ندارد و متوجه شوخی و جدی بودن کلام نمی شود ؛ به خصوص از طرف پدر و مادر . همه ی حرفها یی که به او زده می شود را به عنوان واقعیت تلَقی می کند و از تأثیر آن ها در ضمیر ناخودآگاهش از خود درک و تصویر می سازد و بر پایه ی آن یک احساس به وجود می آید ؛ احساس حقارت و احساس حقارت نسبت به جسم .
تنبیه را برای موارد مهم و رفتارهای زیان باری بگذارید که برای خود کودک و دیگران آزار دهنده و خطرناک است. بدزبانی هم، در بدترین حالت، آزاردهنده است ولی هیچ تجربه ای در دست نیست که نشان دهد با تنبیه کردن به دلیل بی احترامی، کودک، مؤدب و محترم می شود. مجازات، تنها ترس را می آموزد و نه احترام را.
لقب دادن را آموزش ندهیدگاه والدین، به راحتی همان القاب تمسخر آمیزی را که کودک به زبان می آورد به سرش فریاد می کشند، برای مثال : «کودن! نمی دانی که نباید به کسی لقب بد داد». این کار به کودک اجازه می دهد تا همان کلماتی را که شما استفاده می کنید، به کار ببرد. خشم خود را کنترل کرده و به او توضیح دهید که چه طور و چرا این قدر عصبانی شده اید.
به دلیل لقب دادن، کودک را تنبیه نکنیداگر کودک را به دلیل لقب دادن مجازات کنید، هرگاه از او دور باشید از این واژه ها استفاده می کند. اعمال مجازات شدید برای درمان بدزبانی به کودک می آموزد که چگونه کاری را پنهان انجام دهد.
القابی که هرگز برای فرزندتان نباید استفاده کنیداز صدا کردن کودک خود با القایی که گاه به دلیل احساس صمیمی بودن از آن ها استفاده می کنید ولی نمی خواهید او برای صدا کردن دیگران از آن ها استفاده کند، اجتناب کنید. به عنوان مثال گفتن کلمه وروجک یا شیطون، می تواند به دلیل تقلید کودک از شما استفاده شود.راه های مطلوبی را به کودک پیشنهاد کنید تا زمانی که دیگران به او لقب می دهند، از طریق آن ها واکنش نشان دهد. برای مثال بگویید «وقتی دوستت با اسم بدی شما را صدا زد، به او بگو تا موقعی که اسم بدی شما را صدا زد، به او بگو تا موقعی که اسم خودم را صدا نکنی با تو بازی نمی کنم و جواب تو را نمی دهم.»
اسامی بد و خوب را برای کودک مشخص کنیدبه طور دقیق برای کودک توضیح دهید که از چه نام هایی نباید استفاده کند. تنها در این صورت می توانید از او انتظار داشته باشید که لقب های «مجاز» و «غیر مجاز» را بشناسد.
نکتۀ اساسی که در اینجا وجود دارد: آنچه دربارۀ فرزندانتان میگویید مهمتر از آن چیزی است که به آنها میگویید. عجیب به نظر میرسد اما حقیقت دارد. حال با توجه به این نکته قضاوت کنید که عبارات ظاهراً بیضرری مانند دخترِ بابا و پسرِ مامان تا چه حد میتوانند نیرومند و تأثیرگذار باشند.
یکلحظه به معنایی که ورای این عبارات نهفته است فکر کنید؟ دخترِ بابا؟ واقعاً؟ آیا پدر مالک اوست؟ آیا وقتی این دختر یک نوجوان، بزرگسال، یک همسر یا یک والد میشود بازهم مالِ بابا خواهد ماند؟ پس کی مالِ خودش خواهد شد؟ حال نگاهی به این عبارت بیندازید: پسرِ مامان. به نظر شما این گفته چه تأثیری بر احساس یک پسر از خودش یا مردانگیاش دارد؟
هرچند ممکن است این القاب را بیغرضانه و از روی محبت در موقعیتهای گوناگون استفاده کنیم، اما باید بدانیم که آنها تأثیری باورنکردنی در زندگی افراد خانوادهدارند.
حال دربارۀ بعضی از القابی که در بالا ذکر کردیم، فکر کنید: جالب و درعینحال مشکل است. به نظر نمیرسد داشتن این صفات بد باشد. بله بد نیست. درواقع صفات فوقالعادهای هستند؛ اما درعینحال خیلی هم وحشتناک هستند. چرا؟
فرض کنید دخترتان برحسب اتفاق بشنود که شما به دوستتان میگویید: آیدا یه دلقکی شده که نگو. تمام مدت ما رو می خندونه و واقعاً محیط خونه رو شاد می کنه.اگر آیدا بارها و بارها چنین حرفی را بشنود چه درسی از آن میگیرد: "وظیفۀ من در خانواده این است که دیگران را بخندانم. حتی اگر آن را دوست نداشته باشم. پس باید نهایت سعی خود را بکنم تا بامزه باشم. خودم شنیدم که مامان میگفت من محیط خونه رو شاد میکنم."
حال ببینید این یکی شبیه به مورد شما هست یا خیر: "محسنِ من بهقدری جدی کار می کنه که وقتی نوبت به کارهای خونه می رسه، همیشه می تونم مطمئن باشم که اون از همه بهتر کار می کنه و به اونای دیگه نشون میده که کار کردن یعنی چی". حال اگر واقعاً محسن دلش نخواهد اینطور باشد چه؟
آنچه ما با تکرار القاب و برچسبهای گوناگون انجام میدهیم، هرچقدر هم مثبت باشند، این است که آزادی فرزندمان را برای رشد و تکامل از بین میبریم.
آنچه باید بهعنوان والدین یاد بگیریم این است که برای حق تکامل فرزندانمان مبارزه کنیم. باید بکوشیم تا هر یک از فرزندانمان بتوانند شخصیت منحصربهفرد خود را تحقق بخشند. چه هدیۀ گرانبهایی به فرزندانمان خواهیم داد اگر با خودداری از تحمیل یک قالبِ شخصیتیِ معین مانع رشدشان نشویم.
چه هدیۀ گرانبهایی خواهد بود اگر از مقایسۀ آنها با خواهرها و برادرهایشان جداً احتراز کنیم و اجازه ندهیم اعضای فامیل در مورد آنها از القاب و طبقهبندیهای مختلف استفاده کنند. درواقع بهاینترتیب ما فرصت کشف و یافتن را به آنها ارزانی خواهیم کرد.
همیشه باید در زندگی این حقیقت را در نظر داشته باشیم که: هیچکس همیشه یکجور نیست. هیچکس همیشه تنبل، همیشه زرنگ یا همیشه نافرمان نیست.اگر نوجوانتان دفعۀ قبل که ظرفها را شست از شما پول گرفت دلیل نمیشود که اگر امشب هم مشغول شستن ظرفهاست به همان علت است. متهم ساختن کودکان فایدهای ندارد. اگر سال گذشته فرزندتان در مدرسه با مشکل درسی روبهرو بود، دلیل نمیشود که هرسال اینطور باشد.
• زبان خود را تغییر دهید.تغییر واژهها روشی باورنکردنی برای دفاع از فرزندانتان در مقابل هجوم القاب است. کلمات خشنی مانند همیشه، هرگز، تمام مدت و مرتباً را برای همیشه از گنجینۀ لغات خود حذف کنید. بهجای این کلمات از واژهای واقعبینانهتر و انعطافپذیرتر استفاده کنید. آنگاه از تغییری که در روش فکر کردن شما دربارۀ فرزندتان به وجود خواهد آمد، شگفتزده خواهید شد.با گفتن بعضی وقتها بهجای همیشه آمادگی خود را برای تغییر را تصدیق میکنید.
به این مثال توجه کنید.
دفعۀ بعد که دخترتان شروع به سخنرانی دربارۀ منصفانه نبودن زندگیاش کرد، از به زبان آوردن چنین عبارتی خودداری کنید: تو همیشه همینطور نمایش راه میندازی.
در عوض مکث کنید، نفس عمیق بکشید و بگویید: بعضی وقتها که ناراحت می شی مثل بازیگرها صحنهای راه میندازی که بیا و ببین. دوازدهسالگی سن دشواریه، برای خودمم سخته که دوازدهسالگیام رو به یاد بیارم.
این تغییر کوچک هنرپیشۀ درونی فرزندتان را تصدیق میکند، اما او را در قالب یک شخصیت خاص زندگی نمیکند تا آزادیاش را برای تغییر از دست بدهد.
• انتظار نداشته باشید فرزندتان شما را متعجب کند.چه باور کنید و چه نکنید، فرزندانتان همواره در جستجوی فرصتهای تازه برای شروع الگوهای رفتاری جدید هستند. اما ازآنجاکه الگوهای ارتباطی همیشه وجود دیگران را میطلبد، مشکل میتوان بدون تغییر دادن طرف مقابل رفتار موردنظر را تغییر داد و ازآنجاکه کودکان نمیتوانند والدین دیگری را انتخاب کنند، شما باید خود را تغییر دهید.
آنچه از والدین انتظار میرود این است که همواره انتظار داشته باشند فرزندانشان تغییر کنند و به بهترین وجه ممکن رفتار کنند. البته این بههیچوجه مستلزم خوشبینی سادهلوحانه درباره محدودیتهای آنها نیست، به این معنا هم نیست که در برخورد با الگوهای رفتاری مشکلساز بیخیال بنشینیم.
• مدافع رشد و تکامل فرزندتان باشید.فرزندان شما طرحهایی در دست اقدام هستند. سرنوشت آنها نامعین است و شخصیتشان هنوز شکل نگرفته است. حتی قیافۀ آنها نیز بهمرورزمان تغییر خواهد کرد. شما باید مدافع و حامی رشد و تکامل مستمر فرزند خود باشید. برای این کار نباید اجازه دهید اعضای فامیل به فرزندتان لقب خاصی بدهند و او را در گروه خاصی جای دهند. این کار مستلزم آن است که بهترین ویژگیها و امکانات آنها را کشف کنید و بر آنها بهعنوان بارزترین شاخصهای قابلیت آنها انگشت بگذارید.
از همه مهمتر اینکه باید مرتب درون خود را بپایید و نگرانیهای عمیق خود را از اینکه مثلاً به علت اینکه این یا آن الگوی نادرست ممکن است فرزندتان پرخاشگر، افسرده، منفور یا بیکار شود، فروبنشانید.
شما بیشترین تأثیر و نفوذ را روی فرزند خوددارید و آنچه دربارۀ آنها فکر میکنید و به زبان میآورید، بیش از هر نیروی دیگری در جهان میتواند آن را شکل دهد. ازاینرو مدافع تکامل آنها باشید و رشد آنها را نظاره کنید.
• موقعیتشناس باشید.آنچه باید درنهایت درک کنیم این است که میل ما به شناخت و نسبت دادن صفت خاصی به فرزندانمان درواقع میل به انجام کار دیگری است. در حقیقت ما میخواهیم به خود و دیگران نشان دهیم که کودکانمان به چه کسی تعلق دارند. مشکل در همینجا خوابیده است. آنها متعلق به ما نیستند. آنها مال خودشان هستند.
وقتی آنها را در تنگنای کوچک یه الگوی رفتاری خاص قرار میدهیم، توان بالقوه و قدرت کشف و کنکاش آنها را محدود میسازیم و بهاینترتیب یک اطمینان را از زندگی میگیریم: قدرت تغییر.
بنابراین یاد بگیرید که چه حرفی را کی و کجا بزنید.
منبع: دلگرممنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: فرزند پروری لقب دادن رشد و تکامل لقب دادن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۰۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مداخله بههنگام، راه کنترل نشانههای اوتیسم
در حال حاضر هیچ درمان قطعی و مشخصی برای اوتیسم شناسایی نشده است، اما روشهای زیادی برای کاهش علائم و افزایش تواناییهای فرد مبتلا وجود دارد، اگر اطرافیان کودک با نشانههای رفتاری آغازین اختلال اوتیسم آشنا باشند، با انجام مداخلات بههنگام میتوانند از تشدید علائم آن جلوگیری کنند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، اوتیسم که به علت وجود نقصهایی در برقراری ارتباط اجتماعی، ارتباط چشمی، مناسبتهای اجتماعی و فرو رفتن فرد مبتلا در خود است، به معنای لغوی در خود ماندگی نیز شناخته میشود و در گروه اختلالات عصبی-رشدی قرار دارد، زیرا بر رشد عصبی و عملکرد مغز تأثیر میگذارد و از ابتدای دوره رشد کودک آغاز میشود و تا پایان عمر او ادامه خواهد داشت.
برای درمان اختلال اوتیسم داروی خاصی وجود ندارد و تنها با مداخلههای آموزشی و رفتاری طولانی مدت میتوان از شدت علائم آن کاست، این اختلال در سه سال اول زندگی کودک آغاز میشود که اگر اطرافیان کودک با نشانههای رفتاری آغازین آن آشنا باشند، با انجام مداخلات بههنگام مانند رفتاردرمانی، کار درمانی و آموزش ویژه میتوانند از تشدید علائم آن جلوگیری کنند.
در حال حاضر هیچ درمان قطعی و مشخصی برای اوتیسم شناسایی نشده است، اما روشهای زیادی برای کاهش علائم و افزایش تواناییهای فرد مبتلا وجود دارد، به نظر میرسد تشخیص زودهنگام بیماری و شروع روشهای درمانی تأثیرات مثبت بیشتری بر بهبود وضعیت فرد داشته باشد.
نقش و تأثیر خانوادهها در تشخیص اختلال اوتیسم فرزندانامیر سالار شریفی، روانشناس و مشاور خانواده و دانشجو دکتری روانشناسی کودکان استثنایی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص غربالگری اوتیسم اظهار میکند: اولین افرادی که میتوانند به صورت آگاهانه و با مداخله زودهنگام متوجه وجود این اختلال شوند، خانوادهها هستند.
وی با بیان اینکه خانوادهها باید در صورت تشخیص این اختلال آن را بپذیرند و دست به انکار نزنند، میافزاید: والدین باید آگاهانه، بدون تعصب و با پذیرش بالا با مشاهده رفتارها و نشانههایی که نسبت به رشد فرزندشان متفاوت است، به متخصصانی که صلاحیت تشخیص این اختلال را دارند مراجعه و مراحل آزمون و مصاحبه را طی کنند تا بتوانند بروز قطعی این اختلال را تشخیص دهند.
این آهنگساز و فعال حوزه موسیقی درمانی با اشاره به اینکه پس از تشخیص قطعی فرد متخصص نسبت به بروز اختلال طیف اوتیسم باید سعی بر بهبود و کاهش علائم اختلال داشته باشیم، ادامه میدهد: بهطور معمول علائم اختلال طیف اوتیسم در بازه سنی دو تا پنج سال بروز پیدا میکنند و فقدان انجام فعالیتهای معمول میتواند هشدار دهنده این موضوع باشد، برای مثال کودک در زمانی که به نسبت همسالان باید توانایی سخن گفتن داشته باشد، اما سخن نمیگوید، میتواند نشانهای برای ابتلاء به اختلال طیف اوتیسم باشد.
شریفی عنوان میکند: دوری کردن از برقراری ارتباط چشمی با دیگر افراد، درگیریهای حسی مانند بال بال زدن، مشکلات تغذیه و گوارشی، گریه و بیتابی بسیار زیاد ناشی از اضطراب بالا، بازی با وسایل محدود یا دوری کردن از انجام بازیهایی که اقتضای سن فرزندان است، میتواند از دیگر نشانههای اولیه تشخیص اختلال طیف اوتیسم باشد.
وی با تاکید بر اینکه اختلال اوتیسم شامل طیفهای گوناگون است و امکان دارد فرد اوتیسم تنها تعداد محدودی از نشانههای این اختلال را دارا باشد، اضافه میکند: هرچه بروز و ظهور نشانهها در فرد کمتر باشد، با طیف خفیفتری از اوتیسم مواجه خواهیم بود و هرچه تعداد و شدت بروز علائم بیشتر شود، با طیف شدیدتری از اختلال اوتیسم روبهرو خواهیم بود.
این روانشناس با یادآوری این نکته که بهترین برخورد خانوادهها در مواجهه با بروز اختلال طیف اوتیسم در فرزندان، پذیرش است، خاطرنشان میکند: افراد اوتیسم در یک بازه زمانی طلایی که به طور معمول کمتر از سن ۱۱ سالگی است، میتوانند دست به اقدام برای بهبود عملکرد و کاهش علائم بزنند، اما با انکار والدین اقدامی برای بهبود صورت نمیگیرد و این زمان طلایی از دست میرود.
شریفی میافزاید: با توجه به اینکه اعصاب و نورونهای کودکان اوتیسم در سن طلایی تشخیص، قابلیت بازسازی خود و باز ارتباطگیری با دیگر اعصاب را دارند و انعطافپذیری عصبی در سیستم عصبی کودکان اوتیسم اتفاق میافتد که سبب بهبود عملکرد آنها میشود، نیاز است با مداخلههای زودهنگام و اقدامات برنامهریزی شده فرد اوتیسم تحت درمان قرار بگیرد.
وی در خصوص مراحل غربالگری و تشخیص اوتیسم بیان میکند: سازمان بهزیستی کشور و بعضی از سازمانهای خصوصی آزمونهایی مجازی را در صفحه موتورهای جستوجوگر ایجاد کردهاند که خانوادهها میتوانند با شرکت در این آزمونها و پاسخ به سوالات آن تشخیص اولیه نشانههای اوتیسم را انجام دهند، اما باید برای تشخیص قطعی به متخصص مراجعه کنند.
دانشجو دکتری روانشناسی کودکان استثنایی با تاکید بر اینکه نباید برای تشخیص قطعی به نتایج آزمونهای مجازی اکتفا کرد، میگوید: غربالگری اختلال اوتیسم در سنین متفاوت به علت ویژگیها و رفتارهای هر دوره سنی، سوالات متفاوتی دارد و نیاز است برای تشخیص قطعی و دقیقتر این اختلال به افراد متخصص مراجعه شود.
شریفی در خصوص هزینههای غربالگری عنوان میکند: استفاده از آزمونهای مجازی برخط برای تشخیص خانگی و مراجعه به سازمان بهزیستی برای انجام غربالگری رایگان است و هزینهای برای خانوادهها ندارد، اما مراجعه به مراکز خصوصی، خانوادهها باید هزینهای را پرداخت کنند.
تشخیص اولیه اختلال اوتیسم با انجام غربالگری / زمان طلایی تشخیص اوتیسم را از دست ندهیدمعصومه یزدانیپور، پژوهشگر حیطه کودکان با نیازهای خاص و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اینکه فرد اوتیسم نمیتواند به صورت اختیاری علائم و نشانههای اختلال اوتیسم را کنترل کند، اظهار میکند: نداشتن توانایی کنترل کردن نشانهها مربوط به مسئلههای عصب شناختی است که باعث میشود فرد اوتیسم رفتارهایی را از خود بروز دهد که اختیاری نبوده و کنترل آن در توان او نیست.
وی با بیان اینکه انجام غربالگری، مرحله اولیه تشخیص اختلال اوتیسم است و نمیتواند سبب کنترل نشانههای اوتیسم در افراد شود، میافزاید: هرچه غربالگری تشخیص اوتیسم زودتر انجام شود، مؤثرتر خواهد بود، چراکه فرد اوتیسم سریعتر وارد فرایند درمان میشود و مراحل آن را طی میکند.
این دانشجو دکتری روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص با اشاره به اینکه شرایط گوناگونی برای تشخیص اختلال اوتیسم در افراد بهویژه کودکان وجود دارد، ادامه میدهد: هنگامی که والدین متوجه وجود تفاوتهای رفتاری میان فرزند خود و دیگر همسالانش شوند، باید برای تشخیص قطعی به متخصص مراجعه کنند، برای مثال اگر فرزندشان در برقراری ارتباط عملکرد ضعیفی داشته باشد و از تماس چشمی با دیگران خودداری کند یا در مواجهه با نور شدید شروع به جیغ زدن کند، میتواند نشانههایی از اختلال اوتیسم باشد.
یزدانیپور عنوان میکند: با افزایش سن فرد اوتیسم، روزهای بیشتری برای مداخله بههنگام از دست میرود و امکان دارد نتوانیم از دوران طلایی تشخیص اوتیسم به خوبی استفاده کنیم؛ هنگامی که والدین اطلاعات کافی در خصوص تشخیص اختلال اوتیسم در فرزند خود را نداشته باشند، تشخیص اختلال اوتیسم در تعامل فرزند با دیگران صورت میگیرد.
وی اضافه میکند: با افزایش سن کودک اوتیسم و ورود او در جمعی از افراد همسن و برقراری ارتباط با آنها در قالب کلاسهای آموزشی سبب بروز تفاوت رفتار فرد اوتیسم با دیگر همسنوسالان میشود، اما بهطور معمول در این شرایط مقداری از زمان طلایی تشخیص را از دست دادهایم و باید در صورت تشخیص، مداخله بههنگام صورت گیرد.
پژوهشگر حیطه کودکان با نیازهای خاص خاطرنشان میکند: منظور از مداخله بههنگام، برگزاری دورههای درمانی برای کودکان زیر شش سال است، زیرا در این سن مغز کودکان انعطافپذیری بیشتری دارد و با انجام تمرینهای درمانی مانند کار درمانی، بازی درمانی و توانبخشی شناختی، ارتباط بیشتری میان اعصاب مغزی کودک برقرار میشود که سبب بهبود عملکرد او خواهد شد.
یزدانیپور با اشاره به اینکه گاهی تشخیص اختلال در برخی از افراد اوتیسم در طرح سنجشی که برای ورود کودکان به مدرسه برگزار میشود، صورت میگیرد، میافزاید: به صورت کلی در تشخیص اختلال اوتیسم در کودکان، اطرافیان کودک شامل والدین، خانواده، معلم و مربی متوجه بروز رفتارهای متفاوت کودک میشوند و با ارجاع دادن او به متخصص روانشناس و روانپزشک فرایند تشخیص قطعی کودک انجام میگیرد.
وی با بیان اینکه مهمترین ابزار روانشناسها برای تشخیص اختلال اوتیسم، بررسی تاریخچه خانوادگی، مصاحبه و مشاهده است، تصریح میکند: به طور معمول با بررسی تاریخچه خانوادگی در ابتلاء به اختلال اوتیسم و مصاحبه با والدین فرد مبتلا میتوانیم بروز اختلال اوتیسم را تشخیص دهیم، همچنین برای بررسی عملکرد و توانمندیهای فرد اوتیسم نیاز است تا این افراد در یک آزمون هوشی شرکت کنند، اگرچه آزمونهای دیگری برای تشخیص اختلال اوتیسم وجود دارد، اما بیشتر جنبه پژوهشی دارند و کمتر در تشخیصهای بالینی مورد استفاده قرار میگیرند.
بر این اساس، هنگامی که از درمان اختلال طیف اوتیسم صحبت میکنیم، منظور مداخلههای بههنگام است که سبب کنترل شدت بروز علائم و نشانههای این اختلال میشود، برای مثال با مداخله زودهنگام میتوان بیشتحریکی و کمتحریکی افراد اوتیسم را کنترل کرد، اما نمیتوان به صورت کامل شدت نشانههای فرد اوتیسم را به صفر رساند و از بین برد.
تشخیص به موقع اختلال اوتیسم توسط والدین در بهبود و کنترل علائم فرد اوتیسم نقش بسزایی دارد، بنابراین والدین باید با مطالعه و کسب آگاهی در خصوص مراحل رشد کودک، فرزند خود را در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، رفتاری و ذهنی مورد بررسی قرار دهند و در صورت وجود ناهماهنگی، از انکار دوری کنند و به شناسایی و درمان اختلال بپردازند تا با استفاده از زمان طلایی تشخیص بتوانند شدت نشانههای این اختلال را در فرزند خود کاهش دهند.
کد خبر 747069